السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
انشاالله روزی لیاقت داشته باشیم که از کارگزاران ارمام شهر مهدوی باشیم
بصیرت و مقابله با جنگ نرم در آیینه رهنمودهایا
طی سه دهه حیات مبارک انقلاب اسلامی ایران همواره رهنمودهای ولایی بنیانگذار جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری راهگشای ملت شریف ایران و مسؤولان جمهوری اسلامی بوده است. آنچه که از مجموعه رهنمودهای مدبرانه مقام معظم رهبری طی چند ماه گذشته برمیآید تأکید معظمله بر نکات مهمی چون وحدت، پیشرفت، عدالت و ازهمه مهمتر بصیرت است. در دیدار دیروز مقام معظم رهبری با هزاران نفر از بسیجیان سراسر کشور، معظمله علاوه بر نکات فوق و تأکید بر لزوم بصیرت، مقابله با جنگ نرم را اولویت اصلی کشور دانستند. آنچه درپی میآید واکاوی مسأله بصیرت و مقابله با جنگ نرم در رهنمودهای مقام معظم رهبری است.
بصیرت، قطبنمای شناخت فتنه
اصل بصیرت به معنای آگاهی همهجانبه و نگاه ژرف داشتن، فریب ظاهر را نخوردن، دشمنشناسی و مقابله با فتنه، ممیزه بایسته و شایستهای در شناخت حق و باطل و صواب و ناصواب است.
حضرت علی (ع) در مورد بصیرت میفرماید: «مَنْ اِعْتَبَرَ اَبْصَرَ»؛ کسی که از حوادث تاریخی عبرت بگیرد و آموزش ببیند، دارای بصیرت میشود و کسی که بینش خود را به کار بیندازد، حتماً مسائل را میفهمد و دریافت بهتری خواهد داشت. حضرت در نهج البلاغه میفرمایند:فَمَنْ تَبْصَرَ فِی الفِتنَهِ تَبَیّنَتْ لَهُ الْحِکْمَه؛ کسی که در مواقع فتنه بینش داشته باشد، درهای حکمت به روی او باز میشود.
در این راستا با نظر بر آموزههای ولایی در بازه زمانی پس از انتخابات تاکنون، شناخت ابعاد فتنه، حفظ وحدت، دوری از تهمتآلود شدن فضای سیاسی، دوری رسانهها از تهمت زنی به مسؤولان نظام از وجوه مسأله مهم بصیرت است. مقام معظم رهبری در دیدار دیروز خود با هزاران نفر از بسیجیان کشور فرمودند:« من اصرار دارم که آحاد مردم و جریانات مختلف سیاسی، همه با یکدیگر متحد، در مقابل آن افراد معدودی باشند که مخالف اصل انقلاب و استقلال کشور هستند و هدف آنها تقدیم کشور به امریکا و استکبار است.» رهبرانقلاب اسلامی با تأکید مجدد بر موضوع بصیرت فرمودند:« علت تأکیدهای مکرر من بر لزوم بصیرت در جامعه در شرایط حاضر، به این دلیل است که مردم بدانند چه اتفاقی می افتد و بتوانند صحنهگَردان اصلی قضایا، و عناصر خائن و بدخواه را از آحاد مردم تشخیص دهند.»
مبارزه با جنگ نرم؛ اولویت اصلی کشور
دهه چهارم انقلاب اسلامی، عرصه تمامعیار ظهور و بروز اصولگرایی در مبانی نظام جمهوری اسلامی و اصلاحطلبی در روشها و تاکتیکها است که بایستی با گفتمان نوگرایان انقلابی بر سر تمامی حوزههای سیاسی فرهنگی اجتماعی سایه افکند. اکنون به جز مانورهای دیپلماتیک، نقش و اهمیت بعد نظامی در حوزه مبارزه با دشمن کمرنگ شده و در دنیایی که از تبادر اسلام و ظهور هزاره جنبشهای اسلامی در برابر استعمار نو و گفتمانهای جهانی شدن ( گلوبالیزاسیون و دهکده جهانی ) و تهاجمات مدرن (جنگ نرم، براندازی خاموش ) وعملیاتهای روانی سخن میرود، مسلمانان جهان بویژه ملت انقلابی ایران اسلامی بایستی به مبارزه در ابعاد متعدد و مختلف فرهنگی سیاسی اجتماعی بپردازند تا دشمنان اسلام و انقلاب را برای همیشه به گورستان تاریخ بسپارند. در وقایع پس از انتخابات دهم، نقش عملیات روانی و جنگ نرم به انحای مختلف ( مشاهدات عمومی آشوبهای خیابانی و اعترافات، تحریکات و تحرکات دشمن خارجی و اپوزیسیون و افشاگریهای رسانهها و احزاب ) در برابر اذهان عمومی به وضوح مورد نظر و درک عمومی قرار گرفت.
1- مقام معظم رهبری در گذشته و بویژه در ایام قبل از انتخابات نیز به مسأله جنگ نرم پرداختند. ایشان در دیدار خانوادههای شهیدان و جانبازان استان کردستان در مورخه 22/2/88 با اشاره به حضور پایگاههای دشمنان در پشت مرزهای کشور افزودند: «استکبار و صهیونیزم از این گونه مراکز برای فعالیتهای کاملاً خصمانه اما اصطلاحاً نرم استفاده میکنند که مقابله با این توطئه هوشیاری عمومی را می طلبد. . . لازم است آحاد ملت بخصوص جوانان در مقابل تهاجم فرهنگی و نرم دشمن، کاملاً هوشیار و بیدار باشند.»
2- در ایام پس از انتخابات نیز، رهبر انقلاب اسلامی جنگ نرم را واقعیت امروز دانستند و با اشاره به تذکرات و سخنان بیست سال گذشتهشان فرمودند: «وقتی انسان، تجهیز، صفآرایی، دهانهای با حقد و غضب گشوده شده و دندانهای با غیظ فشرده شده علیه انقلاب، امام خمینی و آرمانهای نظام اسلامی را می بیند وجود این جنگ نرم را باور می کند هرچند ممکن است عدهای اینها را نبینند.»
3- درسخنرانی دیروز مقام معظم رهبری در دیدار با جمع کثیری از بسیجیان، معظم له در تبیین جنگ نرم افزودند: «دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارتباطاتی پیشرفته و با شایعه و دروغپراکنی و استفاده از برخی بهانهها، میان آحاد مردم تردید، بدبینی و اختلاف ایجاد کند.»
مرزبندی در « جرم بزرگ » و نفاق
رهبر انقلاب اسلامی، بسیجیان را به تقویت ایمان و بصیرت، و رعایت موازین و معیارها در تشخیصها فراخواندند و فرمودند: «نمیشود هر فردی را به دلیل یک خطا، منافق نامید و همچنین نمیتوان، هر فردی را بهدلیل اختلاف نظر و دیدگاه، ضدولایت فقیه خواند.» 1- مطمئناً کسانی که در بازه انتخابات خطایی سهوی و یا غیرعمدی (جزئی و سطحی) مرتکب شده اند را نمیتوان منافق و یا ضد ولایت فقیه نامید. در این راستا برخی عناصر معدود که از سران و طراحان «جرم بزرگ» محسوب میشوند، تنها مجرماند و لزوماً منافق و یا ضد ولایت فقیه نیستند، و از طرفی هم مطمئناً حساب اپوزیسیون خارج نشین که بارها مخالفت و معاندت خود را با رهبری و اصل نظام به اثبات رسانیدهاند از آن عده (عاملان یک خطا که مجرماند) جدا است. چه آنکه مقام معظم رهبری از همان کسانی که مرتکب جرم بزرگ شدهاند با عنوان « آدمهای ساده لوح »، «بدفهم»، «نیتهای خبیث»، عوامل «جرم بزرگ » یاد میکنند. ایشان در دیدار با دانش آموزان در 13 آبان فرمودند: «جمهورى اسلامى با حوادث بسیار سختترى هم مواجه شده، که بر همه اینها فائق آمده؛ حالا چهار نفر آدمهایى که یا سادهلوح - حالا هرچه و با هر انگیزهاى؛ قضاوت نکنیم - هستند، یا با نیت بد و خباثتآلود، یا با نیت نه آنچنان بد، اما همراه با سادهلوحى و بد فهمیدن قضایا، با جمهورى اسلامى مواجه شدهاند، اینها نمیتوانند براى آمریکا در کشور ما فرش قرمز پهن کنند؛ این را بدانند؛ ملت ایران ایستاده است.»
2- مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از نخبگان در هفته اول آبان ماه فرمودند: « زیر سؤال بردن اصل انتخابات بزرگترین جرمى بود که انجام گرفت. چرا شما نسبت به این جرم چشمتان را میبندید؟! این همه زحمت کشیده بشود، مردم بیایند، یک شرکتِ به این عظمت، یک نصابشکنى، یک رکودشکنى در دنیا در مردمسالارى، در دمکراسىاى که اینقدر ادعایش را میکنند، انجام بگیرد، بعد یک عده مفت و مسلّم بیایند بدون استدلال، بدون دلیل، همان فرداى انتخابات بگویند: انتخابات دروغ است! این کار کوچکى است؟! این جرم کمى است؟! » سپس ایشان مجرمان بزرگ را داخل نظام دانستند و تأکید کردند: « دیدند عناصرى وابسته به خودِ نظام، از خودِ نظام، دارند این جور میداندارى میکنند.»پرواضح است که برخی ازمخالفان دولت بویژه طراحان و عوامل آشوب در جریان دادگاههای وقایع پس از انتخابات، درصدد آن برآمدند تا به آغوش ملت بازگردند. از طرفی سخنان چند ماهه اخیر مقام معظم رهبری و تعریف ایشان از اختلافات به عنوان « اختلافات درون نظام» و نیز تأکید معظمله بر «حفظ وحدت» و طرح نمودن وقایع تاریخی چون عمار، رهنمودی بر این نکته مهم است که مجرمان انتخابات لزوما منافق و یا ضد ولایت فقیه نیستند و آغوش نظام به روی ایشان گشوده است.
محورهای مهم دیگر:
1- اتحاد و انسجام ملی در برابر معدود مخالفان اصل انقلاب و استقلال کشور و تاکید بر لزوم جداسازی میان توده عظیم مردم اعم از خواص و عوام با معدود عناصر خودفروخته و تفاوت قائل شدن میان این دو.
2- دوری رسانهها از اختلافات جزئی
3- جلوگیری از تهمت آلود شدن فضای سیاسی و دوری از شایعهسازی بر ضد مسؤولان کشور (اعم از رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه، و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام)
4- دوری از تردیدافکنیهای بعد از انتخابات در عملکرد مسؤولان رسمی انتخابات اعم از وزارت کشور، و شورای نگهبان
5- دقت در تشخیصها و مصداقها
6- تنوع عرصه های بسیج و توجه به علم، نوآوری علمی، و کارهای فرهنگی
آقاسلام,دیگه نمی دونم غصه ام رو,دلتنگی ام رو ...درقالب کدوم واژه بریزم!دیگه واقعا نمیدونم کی ام ,
دیگه واقعا کم آوردم!کم آوردم چون... .هوای دلم خیلی بارونیه, همیشه گفتم بازم میگم;اگه میام اگه توقع
دارم,اگه ...درخونه کریم میام ,به امیدکرامت میام,والا خودم که روسیاهم.
آقاواقعا دیگه نفس کشیدن هم برام سخته!میدونم از اوضاعم خبر داری,آقا دعام کن, یه دستی به دلم بکش
که دارم دق میکنم, ویه دست به سرم که...اگه به دادم نرسی ,ویران میشم خودت که خوب میدونی!بسم
الله,این دل داغون من ,و امیدی که نمی ذاره ازدر خونه ات جای دیگه برم...و اینم تو ,ارباب, آقا,مولا....
محتاج یک نگاهتم وتو کریمی نه ؟
سلام ای خورشید عالم تاب آل نبی
سلام ای زیبا ترین گل آل علی
سلام ای منتقم خون فاطمه
سلام ای غریب نواز به یاد غریب فرزند علی
سلام ای مظلوم نواز به یاد مظلوم کربلا
سلام ای آقا و سرور جهانیان،
تا کی انتظار؟!
رونق بهشت! گندمیتبار!
در جهنّمم، آدمی بیار
فارسُ الحجاز! نغمهای بساز
شور من! بزن پرده را کنار
یوسف نهان! صاحب الزّمان!
بر نگاهمان، مرهمی گذار
ای حماسهْ مرد! آسمانْ نَورد!
خون نشسته در چشم ذوالفقار پشتمان خمید، قطع شد امید
تا کی انتظار؟! تا کی انتظار؟
اگر برگردی ای موعود!
تمام خاک را گشتم به دنبال صدای تو
ببین باقی است روی لحظههایم جای پای تو
اگر کافر، اگر مؤمن، به دنبال تو میگردم
چرا دست از سر من برنمیدارد هوای تو؟
صدایم از تو خواهد بود، اگر برگردی ای موعود!
پر از داغ شقایقهاست آوازم برای تو
تو را من با تمام انتظارم جستجو کردم
کدامین جاده امشب میگذارد سر به پای تو؟
نشان خانهات را از هزاران شهر پرسیدم
مگر آن سوتر است از این تمدُّن روستای تو؟
مستمندم بسته زنجیر و زندان یا علی (ع)
دست گیر ای دستگیر مستمندان یا علی
بندی زندان رویاهام یا شیر خدا
می جوم زنجیر زندان را به دندان یا علی
آهن تفدیده ام کزکوره آرندم برون
تا بسایندم میان پتک و سندان یا علی
من نه ایوبم ولی صبرم به محنت بیش از اوست
من نه یوسف ،لیک زندانم دو چندان یا علی
تا سخن گفتم به حق،حق حیاتم خود نماند
وین سزای هر سخنگوی سخندان،یا علی
دردمندی روسیاهم با شفاعت مستحق
ای درت دارالشفای دردمندان یا علی
سوال و جواب قیامت از نظر بهلول
آورده اند که بهلول بیشتر وقت ها در قبرستان می نشست و روزی که برای عبادت به قبرستان رفته بود وهارون به قصد شکار از آن محل عبور می نمود چون به بهلول رسید گفت : بهلول چه می کنی ؟
بهلول جواب داد : به دیدن اشخاصی آمده ام که نه غیبت مردم را می نمایند و نه از من توقعی دارند و نه من را اذیت و آزار می دهند . هارون گفت :
آیا می توانی از قیامت و صراط و سوال و جواب آن دنیا مرا آگاهی دهی ؟
بهلول جواب داد به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش نمایند و تابه بر آن نهند تا سرخ و خوب داغ شود هارون امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد . آنگاه بهلول گفت :
ای هارون من با پای برهنه بر این تابه می ایستم و خود را معرفی می نمایم و آنچه خورده ام و هرچه پوشیده ام ذکر می نمایم و سپس تو هم باید پای خو د را مانند من برهنه نمایی و خود را معرفی کنی و آنچه خورده ای و پوشیده ای ذکر نمایی . هارون قبول نمود .
آنگاه بهلول روی تابه داغ ایستاد و فوری گفت : بهلول و خرقه و نان جو و سرکه و فوری پایین آمد که ابداً پایش نسوخت و چون نوبت به هارون رسید به محض اینکه خواست خود را معرفی نماید نتوانست و پایش بسوخت و به پایین افتاد .سپس بهلول گفت :
ای هارون سوال و جواب قیامت نیز به همین صورت است . آنها که درویش بوده ند و از تجملات دنیایی بهره ندارند آسوده بگذرند و آنها که پایبند تجملات دنیا باشند به مشکلات گرفتار آیند .
همه امور را به خدا بسپار
مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود . با اینکه از همه ثروتهای مادی دنیا بهره مند بود قلبش هیچگاه شاد نبود .
او خدمتکاری داشت که ایمان به خداوند درونش موج می زد.
روزی خدمتکار وقتی که دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت " ارباب , آیا حقیقت ندارد که خداوند پیش از به دنیا آمدن شما جهان را اداره می کرده است ؟ "
او پاسخ داد : " بله "....
خدمتکار پرسید " آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید آن را اداره میکند . "
ارباب دوباره پاسخ داد "بله"
خدمتکار گفت : "پس چطور است به خداوند اجازه بدهید وقتی که شما در این دنیا هستید او آن را اداره کند؟"
به او اعتماد کن, وقتی که تردید های تیره به تو هجوم می آورد !
به او اعتماد کن , وقتی که نیرویت کم است!
به او اعتماد کن , زیرا وقتی که به سادگی به او اعتماد کنی , اعتمادت سخت ترین چیز ها خواهد بود.
آیا راه سخت و ناهموار است؟.
آن را به خدا بسپار . !
آیا می کاری و برداشت نمی کنی؟
آن را به خدا بسپار.
اراده انسانی خود را به او واگذار .
با تواضع گوش کن و خاموش باش.
ذهن تو از عشق الهی لبریز می شود .
آن را به خدا بسپار !
در این دنیای گذارا دنیایی که چیزها می آیند و می روند , هیچ چیز باقی نمی ماند .پس آیا چیزی ارزش نگران شدن دارد.
زاهد کیست!
درویشی نزد پادشاهی رفت.پادشاه گفت :«ای زاهد!» درویش گفت :«زاهد تویی!» پادشاه پرسید :«من چگونه زاهد باشم هنگامی که همه دنیا از آن من است؟» درویش گفت :«نه،وارونه می بینی.این دنیا و آن دنیا برای من است.زمین در مشت من جای دارد.این تو هستی که از این همه چیز،به لقمه ای و جامه ای خرسند شده ای!»....
زاهد آن کسی است که آخر ببیند،دوستداران دنیا آخور می بینند.در هر راهی،این درد است که آدم را با خود می برد.در همه کارها تا درد هوس و عشق در درون کسی بر نخیزد،او در آن کار به جایی نمی رسد.از کار دنیا گرفته تا کار آخرت؛خواه بازرگانی،خواه پادشاهی،خواه دانش،خواه هنر. تا درد زایمان به درون مریم چنگ نینداخت،به سراغ آن درخت نرفت.آن درد،در جان آن درخت نیز پیچید و آنگاه از تن خشک و سترون او،شکوفه ها جوشید و میوه ها زایید
بعضی از کتاب ها ساده لباس می پوشند و بعضی لباس های عجیب و غریب و رنگارنگ دارند.
بعضی از کتاب ها برای هم از پدر و مادر خود نمی برند.
بعضی از کتاب ها هرچه دارند از دیگران گرفته اند و بعضی از کتاب ها هرچه دارند به دیگران می بخشند.
بعضی از کتاب ها فقیرند و بعضی گدایی می کنند.
بعضی از کتاب ها پر حرفند ولی بعضی حرفی برای گفتن ندارند و بعضی ساکت و آرامند ولی یک عالم حرف گفتنی در دل دارند.
ما قصه می گویند تا بخوابیم و بعضی قصه می گویند تا بیدار شویم.
بعضی از کتاب ها تنبل هستند.بعضی از کتاب ها زیاد می خوابند و همیشه خمیازه میکشند.
بعضی از کتاب ها شاگرد اول می شوند و جایزه می گیرند.بعضی مردود می شوند و بعضی تجدید.
بعضی از کتاب ها تقلب می کنند.بعضی از کتاب ها دزدی می کنند.
بعضی از کتاب ها به پدر و مادر خود احترام میگزارندو بعضی حتی اسمی
بعضی از کتاب ها بیمارند، بعضی از کتاب ها تب دارند و هذیان می گویند.
بعضی از کتاب ها را باید به بیمارستان برد تا معالجه شوندو بعضی را باید به تیمارستان برد.
بعضی از کتاب ها کودکانه و لوس حرف می زنند و بعضی از کتاب ها فقط غر می زنندو نصیحت می کنند.
بعضی از کتاب ها دو قلو یا چند قلو هستند.بعضی از کتاب ها پیش از تولد
می میرند. و بعضی تا ابد زنده هستند.
بعضی از کتاب ها سیاه پوستند ، بعضی سفید پوست و بعضی زرد پوست یا سرخ پوست.
بعضی از کتاب ها به رنگ پوست خود افتخار می کنند و رنگ دیگران را مسخره می کنند...
"آدمها مثل کتابها هستند”
بعضی از آدم ها جلد زرکوب دارند.
بعضی جلد ضخیم و بعضی جلد نازک.
بعضی از آدم ها با کاغذ کاهی چاپ میشوند و بعضی با کاغذ خارجی.
بعضی از آدم ها ترجمه شدهاند.
بعضی از آدم ها تجدید چاپ میشوند و بعضی از آدمها فتوکپی آدمهای دیگرند.
بعضی از آدم ها با حروف سیاه چاپ میشوند و بعضی از آدمها صفحات رنگی دارند.
بعضی از آدم ها تیتر دارند، فهرست دارند و روی پیشانی بعضی از آدمها نوشتهاند:
حق هرگونه استفاده ممنوع و محفوظ است.
بعضی از آدم ها قیمت روی جلد دارند،
بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش میرسند و بعضی از آدم ها بعد از فروش پس گرفته نمیشوند.
بعضی از آدم ها را باید جلد گرفت،
بعضی از آدمها را میشود توی جیب گذاشت،
بعضی از آدمها را میتوان در کیف مدرسه گذاشت.
بعضی از آدم ها نمایشنامهاند و در چند پرده نوشته میشوند.
بعضی از آدمها فقط جدول و سرگرمی دارند و بعضی از آدمها معلومات عمومی هستند.
بعضی از آدم ها خط خوردگی دارند و بعضی از آدمها غلط چاپی دارند.
از روی بعضی از آدمها باید مشق نوشت و از روی بعضی از آدمها باید جریمه نوشت.
بعضی از آدم ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم و بعضی از آدمها را باید نخوانده دور انداخت.
بعضی از آدم ها مخصوص نوجوانان نوشته میشوند و بعضی مخصوص بزرگسالان.
بعضی از آدم هایی که مخصوص نوجوانان نوشته میشوند خیلی کودکانه و سطحی هستند.
By Ashoora.ir & Night Skin