سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)

انشاالله روزی لیاقت داشته باشیم که از کارگزاران ارمام شهر مهدوی باشیم

عکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- bahar22.com ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- bahar22.com ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- bahar22.com ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- bahar22.com ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- bahar22.com ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی 

آیا میدانید اولین آدم کش و اولین آتش پرست و اولین رقاص که بود ؟

حضرت آدم (ع) چون به امر خداوند فرزند کوچکتر خود هابیل رابه جانشینی انتخاب کرد، فرزند بزرگش قابیل گفت پدر چرا مرا گذاشته و هابیل را انتخاب نمودی ؛ حضرت آدم گفت : فرمان خداوند است ؛ قابیل گفت هرگز خداوند دستور ترجیح برادر کوچک را بر برادر بزرگ نمی دهد حضرت آدم (ع) به او فرمودند: اگر باور نداری پس هر یک از شما دو نفر بروید و به درگاه خدا قربانی ببرید ، تا هر یک از شما که قربانیش قبول شد معلوم گردد که خدا اورا به وصایت من انتخاب نموده آنها قبول کردند .


و قربانی آن زمان چون فقیری نبود تا اینکه قربانی به او داده  شود لذا محلی را معین نموده بودند تا اینکه قربانی را در آن محل گذاشتند و از طرف خدا آتشی می آمد و هر قربانی که خدا قبول می کرد می برد .

چون هابیل و قابیل مامور به قربانی گشتند ، ....

 لذا  قابیل در پیش خود فکر کرد خداوند که احتیاج به قربانی ندارد پس بهتر است آن است که چیزی که مالیت او کم باشد به قربانگاه ببرم و چون زراعت کار هم بود آمد از زیر گندمهای آفت زده مشتی علف گندم چید ودر قربانگاه گذاشت . 

و هابیل در پیش خود گفت مال را که خداوند به من عنایت فرموده اکنون که از طرف او مامور

 می باشم چیزی در راه او قربانی کنم بهتر آن است که بهترین اموال خود را در راه او قربانی کنم  زیرا باید قربانی ارزشش به مقدار عظمت حق ولیاقت درگاه ربوبی بوده باشد ؛ لذا گوسفند بسیار چاقی از میان گوسفندان خود جدا نمود در قربانگاه گذاشت .

از طرف خداوند آتش آمد گوسفند را برد و علف سبز قابیل به حال خود باقی ماند .

و قابیل چون جوان بی ادب و فاسق بود به برادرش گفت من تو را نابود می کنم و با تحریک شیطان برادرش هابیل را کشت و نعش اورا از دید پدر پنهان نمود و شیطان باز اورا رها نکرد بلکه به او گفت آیا میدانی چرا آتش قربانی برادرت هابیل را قبول کرد و اورا برد ولکن قربانی تو را قبول نکرد ؟  گفت نمی دانم ،  گفت برای آن بود که برادرت در پنهانی از پدرت آتش می پرستید و اورا سجده می کردو اگر تو هم می خواهی بعد از این هر قربانی که می کنی آتش ببرد اورا پرستش کن ؛ قابیل قبول کرد و آتشکده ای ساخت و مشغول به پرستش آتش گردید .

و چون حضرت آدم (ع) از دنیا رفت ، شیطان در پیش قابیل آمد و گفت آنکه از او می ترسیدی و در این مدت زیاد متواری بودی که تورا در عوض هابیل قصاص کند یعنی پدرت از دنیا رفت و دیگر خطری متوجه  تو نخواهد شد قابیل گفت اکنون چه کنم شیطان گفت باید امروز را عید بگیری ودر حال نشاط وخنده رویی و رقص در مجلس عزای پدرت شرکت نمایی تا از برادران و خواهرانت چشم زهری بگیری که کسی جرات نکند از تو خون برادر را مطالبه نماید قابیل قبول کرد و در حالی که پسران و دختران حضرت آدم در عزای پدر گریه می کردند ؛ شیطان شروع کرد به غناء خوانی و صوت لهو و لعب از دهن خارج کردن و با آن نوا هم قابیل را یاد داد تا اینکه رقص کند .

پس اول آدم کش و اول آتش پرست و اول رقاص عالم قابیل علیه اللعنه بود و امام محمد باقر (ع) فرمودند قابیل را تا قیامت در مقابل چشمه خورشید نگاه می دارند و آب جوش بر سر او می ریزند ودر قیامت جزو آن هفت نفری که اهل تابوت جهنم می باشند که عذاب آنها از تمام اهل جهنم سخت تر است .



بر گرفته از کتاب : آیا میدانید ؟

مولف : رضا جاهد



نوشته شده در سه شنبه 89 دی 7ساعت ساعت 2:57 عصر توسط کارگزار آرمان شهر مهدوی| نظر بدهید

 

بسم رب المنتظر المهدی


سلام. اربعین که میگذره دیگه انگار سفره‌ی کشتی نجات داره به ظاهر جمع میشه اما... خوش به حال اونهایی که دنبال ظواهر نبودند و دلشون همیشه به این کشتی نجات پیوند خورده. 

پس چرا برای رسیدن به بالاترین مقامی که باید به اون برسیم برنامه‌ای جدی نداریم؟ مقام خلیفه اللهی انسان که با رسیدن به جایگاه عبد محقق میشه! بالاترین ارزش یک انسان اینه که یک عبد باشه. یک عبد مخلص. یک عبد ذلیل و حقیر و مسکین و مستکین که هیچی از خودش نداشته باشه. بالاترین مقامی که هر روز برترین مخلوق خداوند رو به اون مقام میشناسیم! اَشهَدُ اَنَّ مُحَمّد عَبدُهُ و رَسولُه.

همین امروز رو با سال قبل مقایسه کنیم. آیا تونستیم یک قدم به خدا نزدیکتر بشیم یا کیلومترها ازش دور شدیم؟ در سالی که گذشت، با اعمالمون چقدر تونستیم رضایت امام زمانمون (روحی فداه) رو جلب کنیم که رضایت خداوند هم در گرو رضایت ایشون است؟ یا خدایی نکرده چقدر با کارهامون ، غمی رو غمهای غروبهای جمعه‌ی ایشون گذاشتیم؟

قبل از شروع سال جدید همه رسم دارند که منزلشون رو تمیز کنند. القَلبُ حَرَمَ الله! چرا ما خونه‌های دلمون رو تمیز نکنیم؟ بیا که خانه تکانی کنیم خانه‌ی دل! اما اینقدر این دل زنگار گرفته که به تنهایی کاری از پیش نمیره ، پس متوسل میشیم به کلام نورانی اباعبدالله الحسین علیه السلام در دعای عرفه که میفرماید:اِلَهی أَنْتَ الَّذِی أَشْرَقْتَ الْأَنْوَارَ فِی قُلُوبِ أَوْلِیَائِکَ حَتَّى عَرَفُوکَ وَ وَحَّدُوکَ وَ أَنْتَ الَّذِی أَزَلْتَ الْأَغْیَارَ عَنْ قُلُوبِ أَحِبَّائِکَ حَتَّى لَمْ یُحِبُّوا سِوَاکَ وَ لَمْ یَلْجَئُوا إِلَى غَیْرِکَ – خداوندا! تویی که در قلوب اولیاء و خاصانت با انواری متجلی شدی تا به مقام معرفتت برسند و ترا به یکتایی بشناسند. تو همانی که بیگانگان را از دل محبین‌ات بیرون راندی تا غیر از تو کسی را دوست نداشته باشند و جز به درگاهت به جایی پناه نبرند. از خدا بخواهیم که محبتِ غیر رو از دلمون بیرون کنه و دلمون رو فقط معدن محبت خود و احبائش قرار بده. بگیم خدایا با ما هم کاری بکن که غیر از درگاه تو به جایی پناه نبریم که اگه از تو روی بگردونیم همیشه آغوش شیطان برای ما بازه. اگه کسی خونه‌ی دلش خونه‌ی محبت خدا بشه بنا به گفته امام صادق علیه السلام دیگه به غیر خدا مشغول نمیشه: إِنَّمَا خَالَطَ الْقَوْمَ حَلَاوَةُ حُبِّ اللَّهِ فَلَمْ یَشْتَغِلُوا بِغَیْرِهِ – گروهی که شیرینی محبت خداوند با آنها عجین شده باشد به غیر خدا مشغول نمیشوند(اصول کافی جلد2 صفحه130)  از خدا بخواهیم که میل به طاعت رو در درونمون بیشتر کنه و رغبتمون رو به گناه کم کنه که اون هم با چشیدن طعم شیرین همنشینی با خدا بدست میاد. یَا مَنْ أَذَاقَ أَحِبَّاءَهُ حَلَاوَةَ الْمُؤَانَسَةِ فَقَامُوا بَیْنَ یَدَیْهِ مُتَمَلِّقِین – ای کسی که به دوستدارانت شیرینی همنشینی را چشاندی که همیشه در درگاهت، نیازی متملقانه به جانب تو داشته باشند.(دعای عرفه) از خداوند بخواهیم که ما را از جمله‌ی این گروهی قرار دهد که در قرآن فرمود: فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَه‏(مائده54) یعنی میشه ما هم محبوب خداوند باشیم و هم محب او؟؟چطور؟جوابش رو در قرآن داریم: قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّه(آل عمران 31) پس از خداوند بخواهیم که در سال آینده به ما توفیق دهد که از رسول خدا و خاندانش علیه و علیهم السلام پیروی کنیم و تقوای الهی پیشه کنیم تا شامل فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّه بشیم تا اگه غمی از غمهای دل امام زمان (عج) برطرف نمیکنیم ، لااقل غمی به غمهایشون اضافه نکنیم.


 بی روی تو هرکس گذرد لیل و نهارش             دلـگیـرتر از فصـل خـزان است بهارش
    بـهـتـر کـه هـمه عـمر ز هم باز نگردد            چشمی که نشد باز دمی بر رخ یارش


سال که تحویل میشه اولین کارتون چیه؟؟ به بزرگترها سر میزنید نه؟ امسال بیاییم بگیم آقا جان! بزرگ ما شمایید. سال که تحویل شد بگیم: سلام علی آل یاسین!! بگیم آقا جان ما ایرانیها رسممون اینه که دید و بازدید داریم، متی ترانا و نراک؟ عیبی نداره آقا جان! دل عاشق به پیغامی بسازه! بگیم آقا بزرگترهای ما حتی اگه ما خیلی بد بودیم برای عید وقتی به در خونشون میریم در رو به رومون باز میکنند! بیاییم امسال عیدمون رو با آقامون شروع کنیم و از بزرگمون غافل نشیم.راستی اگه آقا بخوان بیان منزل ما ، ما آمادگیش رو داریم؟


اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.


منبع:www.anwaralmahdi.mihanblog.com


نوشته شده در سه شنبه 89 دی 7ساعت ساعت 2:30 عصر توسط کارگزار آرمان شهر مهدوی| نظر بدهید

                                                          

دیشب به یاد روى تو خون مىگریستم***از من مپرس بىتو که چون مىگریستم

اى کاش تا که بودى و مىدیدى از غمت***هردم چسان زسوز درون مىگریستم

تا صبح در فراق تو اى یار مهربان***فریادمىکشیدم و خون مىگریستم

هرشب زهجر ماه رخت، ناله سرکنم***سیلاب خون زچشم، روان تاسحر کنم

در جستجوى گوهر وصل تو تابه کى***این دل به موج اشک غمت غوطهور کنم

روى زمین ز سیل سر شکم پر آب شد***خاکى نماند تا که زهجرت به سر کنم

جانم به لب رسید و در این حسرتم هنوز***کاید دمى که سیر به رویت نظر کنم

شرمنده از گناه به راهت نشستهام***کو قدرتى که از سرکویت گذرکنم

گرجان و دل ز آتش هجر تو سوخت، من***حاشا هواى وصل تو از سر بدر کنم



نوشته شده در دوشنبه 89 دی 6ساعت ساعت 10:35 عصر توسط کارگزار آرمان شهر مهدوی| نظر

معرّفى خویشتن:

*یگانه مظهر الهى: «انا بقیّة اللّه فی أرضه».

من یگانه مظهر و الهى باقیمانده در زمین هستم.

*حجّت خدا: «انا حجّة اللّه على عباده».

من حجّت خداوند بربندگان اویم.

*پایان بخش سلسله وصایت: «انا خاتم الأوصیاء».

من آخرین وصىّ پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و پایان دهنده سلسله وصایت مىباشم.

*قیام کننده: «انا القائم من آل محمّد (صلى الله علیه وآله وسلم) ».

من، قیام کننده از خاندان پیامبر خدا حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم)هستم.

*احیاگر عدلت: «انا الّذى أخرج فى آخر الزّمان بهذا السّیف فاملأ الارض عدلا وقسطاً کما ملئت جوراً و ظلماً».

من با این شمشیر در آخر زمان قیام مىکنم و زمین را از عدالت و داد، آکنده مىسازم چنانکه از بیداد و ستم پر شده باشد.

*انتقام گیرنده: «انا بقیّة اللّه فى أرضه والمنتقم من اعدائه».



نوشته شده در دوشنبه 89 دی 6ساعت ساعت 10:25 عصر توسط کارگزار آرمان شهر مهدوی| نظر بدهید

وقتی میان نفس وهوس جنگ می شود            قلبم به چشم هم زدنی سنگ میشود

آقا ببخش بسکه سرم گرم زندگیست                 کمتر دلم برای شما تنگ میشود.



نوشته شده در یکشنبه 89 دی 5ساعت ساعت 1:5 عصر توسط کارگزار آرمان شهر مهدوی| نظر

                        

یامهدی (ع) ادرکنی

 

بیا و زنگ غم از قلب ما زُدا مهدی(ع)

                                  به جان مادرپهلو شکسته ات بیا مهدی (ع)

جلای هر دل نورانی از عنایت توست

                                   به  قلب  تیره  ما  هم  بده  جلا  مهدی (ع)

قیود نفس و هوی عامل فراق شده

                                   ز شر نفس و هوی کن رها مرا مهدی (ع)

همیشه از تو تقاضایم این بود جانا

                                  که لحظه ای نشوم از شما جدا  مهدی (ع)

به هیچ کس نکنم عرض حاجت خود را

                                  فقط تویی که  کنی حاجتم  روا مهدی (ع)

تو از جرائم اعمال خلق محزونی

                                       مرا ببخش گر آزرده ام  تو  را مهدی(ع)

به جان مادر پهلو شکسته ات زهرا (ع)

                                   عنایتی   به  من  مبتلا   نما   مهدی (ع)

برای ما تو دعا کن به  درگه  یزدان

                                   که مستجاب کند گر کنی دعا  مهدی (ع)

دعا نما که قیام تو را کند خدا امضا

                                     کجا دعای تو را رد کند خدا  مهدی (ع)

                                              ***************

خدا کند که بیایی

 

الا که راز خدایی خدا کند که بیایی

                                   تو نور غیب نمایی خدا کند که بیایی

شب فراق تو جانم خدا کند که  سر آید

                                   سر آید و تو بر آیی خدا کند که بیایی

دمی که بی تو برآید خدا کند که نیاید

                                   الا که هستی مایی خدا کند که بیایی

به هر دعا که توانم تو را همیشه بخوانم 

                                   الا که روح خدایی خدا کند که بیایی

تو مشعری، عرفانی،تو زمزمی تو صفایی

                                   تو رمز آب بقایی خدا کند که بیایی

قسم به عصمت زهرا بیا زغیبت کبری

                                  دگر بس است جدایی خدا کند که بیایی



نوشته شده در یکشنبه 89 دی 5ساعت ساعت 1:3 عصر توسط کارگزار آرمان شهر مهدوی| نظر

نام من سرباز کوی عترت است/ دوره آموزشی ام هیئت است


پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار/ سر درش عکس علی با ذوالفقار


ارتش حیــدر محــل خدمتم/ بهر جانبازی پی هر فرصتم


نقش سردوشی من یا فاطمه است/ قمقمه ام پر ز آب علقمه است


رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است/ زینب آن را دوخته پس مشکی است


اسـم رمز حمله ام یاس علــی/ افسر مافوقم عباس علی-ع

 



نوشته شده در شنبه 89 دی 4ساعت ساعت 10:57 عصر توسط کارگزار آرمان شهر مهدوی| نظر

                حجاب و بهشت

مگذار که دکمه ی حیا باز شود / دلبستگی کذایی آغاز شود

مگذار که دامن شرف آب رود/کوتاه چنان شود که از تاب رود

تفسیر مقام آدمی آسان نیست/تفسیر شو،این شکوه،بی پایان نیست

باید که همه به این حقیقت برسند/زن،ملعبه ی دست هوسبازان نیست

زن صید فتاده در دل صحرا نیست/زن لقمه ی نرم و چرب کرکسها نیست

مگذار از این دین و دلت ره بزنند/خود باخته را به به چهچه بزنند

بگذار گرسنگان شهوت،یک عمر/برسفره ی حسرت تو ،له له بزنند

مگذار کلاغان،طمع دانه کنند/در زلف پریشان شده ات لانه کنند

زنهار که زن چراغ چشمک زن نیست/با دست اشاره ی کسی روشن نیست

زن را نسزد که هر کجایی بشود/سر گشته ی بزم دلربایی بشود

زن را آن هم اگر زن مسلمان باشد/باید که نماد پارسایی بشود

زن نیست مجسمه که در یک میدان/در منظر خلق رونمایی بشود

ای زن تو به قدر خویش واقف هستی/در رمز و رموزعشق،کاشف هستی

حیف است که دست کم بگیری خود را/در مرتبه ی خود نپذیری خود را

حیف است که عشق را به بازی گیرند/از دست تو تاج سرافرازی گیرند

مگذار عقاید تو پامال شود/پامال فزونخواهی آمال شود

در دامن خود مرد بپرور ای زن/صدها دل پر درد بپرور ای زن

آن مرد که او مرد ولایت باشد/آن دل که در او درد ولایت باشد

خوش گفت به وصف تو امام شهدا/((از دامن زن،مرد به معراج رود))

گل را به جمال و رنگ و بو بشناسند/زن را به وقار و آبرو بشناسند

ای دختر امروز،زن فردا باش/آرام و قرار دل فاطمه ی زهرا باش



نوشته شده در شنبه 89 دی 4ساعت ساعت 10:50 عصر توسط کارگزار آرمان شهر مهدوی| نظر بدهید

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ?173?

 

[خداوند] تنها مردار و خون و گوشت‏خوک و آنچه را که [هنگام سر بریدن] نام غیر خدا بر آن برده شده بر شما حرام گردانیده است [ولى] کسى که [براى حفظ جان خود به خوردن آنها] ناچار شود در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهى نیست زیرا خدا آمرزنده و مهربان است (173)



سوره :البقره

چرا قرآن گوشت خوک را حرام شمرده است؟


پاسخ:

قرآن کریم، انواع غذاها را که برای جسم و روح انسان مفید بوده و ذائقه‌ی او را نیز ارضاء کرده حلال شمرده است، و از طرفی انسان را از خوردن غذاهای مضر و پلید نهی می‌کند.

ممنوعیت از غذاهای غیربهداشتی و تنفرآمیز یکی از خدمات دین الهی به بشریت است، زیرا در شرایطی که میکروب کشف نشده بود و اثرات غذاهای پلید در بوجود آوردن بیماری‌ها روشن نبود، آنها را ممنوع اعلام کرده و این خدمت بزرگی در جهت سلامتی انسان‌ها می‌باشد.
یکی از حیوان‌هایی که مصرف گوشت آن در فهرست غذاهای حرام قرار گرفته است گوشت خوک می‌باشد که در قرآن از آن به «لحم خنزیر» یاد شده است:


«إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ...»؛1
خدا، تنها (خوردن) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را که به هنگام سربریدن نام غیرخدا بران بانگ زده شده حرام کرده است.»

که مضمون این آیه، در چهار سوره‌ی قرآن آمده است و علت تاکید قرآن بر این مطلب، همان اهمیت موضوع و خطرات جسمی و روحی مصرف گوشت خوک و نیز آلودگی جامعه‌ی بشری به آن است به طوری که هنوز در برخی کشورهای جهان به ویژه اروپا و آمریکا گوشت خوک جزء غذاهای رسمی آنها قرار دارد.


حال می خواهم به حکمت حرام شمردن گوشت خوک بپردازیم :

برخی صاحب نظران در مورد حرمت گوشت خوک به برخی از حکمت‌های

قرآن اشاره کرده‌اند که بعضی از آن موارد را در اینجا می‌آوریم و برای آگاهی

بیشتر از این موضوع منابعی را جهت مطالعه معرفی می‌کنیم:

در مورد فلسفه‌ی حرمت گوشت خوک از دو جهت می‌توان سخن گفت:

الف. تأثیرات روحی و روانی گوشت خوک:

خوک حتی نزد اروپائیان که از گوشت آن می‌خورند سمبل بی‌غیرتی است و

حیوانی کثیف است. خوک در امور جنسی فوق العاده بی‌تفاوت و لا أبالی

است و علاوه بر تأثیر غذا در روحیات که از نظر علمی ثابت شده است، تاثیر

این غذا در خصوص لاأبالی گری در مسائل جنسی مشهود است.2


یکی از نویسندگان می‌نویسد: خوک غیرت ناموسی ندارد و جفت خود را در

معرض خوک‌های نر دیگر قرار می‌دهد و حتی از این کار لذت هم می‌برد، که

این صفات در گوشتش هم تاثیراتی دارد از این جهت اشخاصی که از آن

تغذیه می‌کند همان صفات و اخلاق رذیله را پیدا می‌کنند.3


ب. ضررهای بهداشتی و بیماری‌هایی که توسط خوک به انسان منتقل

می‌شود:

برخی بیماری‌ها هستند که از جمله عوامل ابتلای به آنها گوشت خوک است

و استفاده از گوشت خوک در ایجاد آنها موثر است:

1.اسهال خونی؛
2.یرقان عفونی؛
 3. انتامیب هیستولتیک، که انسان را به اسهال آمیبی مبتلا می‌نماید؛
4.  بیماری شبه باد سرخ که در انسان به صورت لکه‌های سرخ و دردناک توأم با سوزش شدید روی دست‌ها ظاهر می‌شود؛
  تصلب مشرایین ـ دردهای مفصلی و مسمومیت‌ها و علت آن میزان زیاد چربی و اسیداوریک موجود در گوشت خوک می‌باشد
5. خوک از خوردن چیزهای پلید حتی مدفوع خودش باکی ندارد لذا معده‌اش لانة اقسام میکروب‌هاست که به گوشت و خون و شیرش هم سرایت می‌کند


اما برخی بیماری‌ها تنها علت آن، خوردن گوشت خوک است از جمله:

1. «کرم کدوی خوک» که درعضلات و مغز خوک یافت می‌شود که انسان را دچارنارسائی‌هایی در دستگاه گوارش می‌کند.

2.«تری شینوز» این نیز کرم دیگری است که باعث خراشیدن و التهاب جداره امعاء و پیدایش جوش‌ها و دمل‌های پراکنده در تمام بدن و درد شدید عضلانی و سختی تنفس و ناتوانی در سخن گفتن و جویدن غذا و ... می‌شود که تا به حال درمانی برایش پیدا نشده است

 3.استفاده از گوشت خوک، به علت ثقیل الهضم بودن معده را به زحمت می‌اندازد.


ناگفته نماند که در کشورهای اسلامی در اثر مبارزه‌ی جدی اسلام، گوشت

این حیوان مصرف نمی‌شود و لذا پیامدهای آن نیز کمتر به چشم می‌آید، اما

در کشورهای غربی (اروپا، آمریکا) این ممنوعیت اعمال نمی‌شود ولی با این

حال بسیاری از مردم از مصرف آن دوری می‌گزینند؛ حتی در برخی از

کشورها مثل برخی قسمت‌های روسیه در اثر شیوع بیماری‌های مربوط به

گوشت خوک (کرم ترکین یا ترشین) مصرف گوشت آن را ممنوع اعلام کرده‌اند

8 و همچنین بیماری کرم کدوی خوک به صورت گسترده در جهان منتشر

شده و در کشورهای اسلامی که گوشت خوک مصرف نمی‌کنند به ندرت

دیده می‌شود.



نتیجه :

حکمت تحریم گوشت خوک را می‌توان پیشگیری از زیان مترتب بر گوشت

خوک شمرد ولی این ضررهای بهداشتی و اخلاقی فقط می‌تواند به عنوان

فلسفه و حکمت این حکم مطرح شود ـ نه علت انحصاری آن ـ و هنوز باید

منتظر کشفیات جدید علمی در این باره باشیم.پس حرام‌ها و حلال‌های

خداوند دارای مصلحت‌ها و حکمت‌هایی است که با پیشرفت علوم بدان‌ها

بیشتر پی می‌بریم. به عبارت دیگر قرآن به برخی نکات اشاره می‌کند که

علوم پزشکی و عقل آدمیان درصدر اسلم آنها را کشف نکرده بود که نمونه‌ی

آن همین تحریم گوشت خوک است که برخی از مضرات و حکمت‌های آن

اشاره شد.

 

برگرفته از سایت                        

http://www.askquran.ir


منابع جهت مطالعه بیشتر:
 - تفاسیر قرآن ذیل آیه‌های یاد شده از جمله نمونه، ج 1، ص 586.
 - پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی.
 - طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب و دکتر احمد قرقوز.
 - اسلام پزشک بی‌دارو، احمد امین شیرازی.
 - آموزه‌های تندرستی در قرآن، حسن رضا رضایی.

  - بقره / 173، مائده / 3، انعام / 145، نحل / 115.
 - تفسیر نمونه، ج 1، ص 586.
  فلسفة احکام، احمد اهتمام، ص 162، به نقل از پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر محمدعلی رضایی‌اصفهانی، ص 321، ج 2.
  - طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب و دکتر قرقوز، ص 146 ـ 147.
 - فلسفة احکام، ص 161 ـ 162.
 - طب در قرآن.
 - همان.

منبع: اثبات اعجاز علمی قرآن کریم



نوشته شده در شنبه 89 دی 4ساعت ساعت 3:35 عصر توسط کارگزار آرمان شهر مهدوی| نظر بدهید

                   

دیگر بیا

 

قاصدک

مثل همیشه

با تمام شبنم چشمان خود

آب و جارو می کند

شهر دلم را جمعه ها

من به طول جاده های بی سوار انتظار

لاله می کارم بیا

ای تو اقیانوس بی پایان شوق

بی تو دیگر یاس ها هم بی قراری می کنند

پس کدامین روز جمعه باز می گویی

بگو

لاله های عشق را در کوچه قربان می کنم

جمعه های عمر من در حسرت دیدار تو

رو به پایان می رود

ای تمام وسعت آدینه ها

جان دلهای غریب و منتظر

دیگر بیا



نوشته شده در شنبه 89 دی 4ساعت ساعت 3:31 عصر توسط کارگزار آرمان شهر مهدوی| نظر بدهید

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin